سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

فرشته .م/ متولد دی،عاشق سیب در انواع مختلف، حامی دو آتیشه کودکان و چاکر رفقا
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 101730
همه سیب های دنیا مال من
به سراغ وبلاگ من اگر می آیید/ نظری نرم وآهسته بداهید/ که مبادا ترک بردارد! / صفحه نازک مانیتور من..../
چهارشنبه 92 آذر 6 :: 12:20 عصر ::  نویسنده : فرشته .م       

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 6 :: 12:11 عصر ::  نویسنده : فرشته .م       

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست

واژه باید خود باران باشد

چتر ها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست.....

 

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 6 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : فرشته .م       

هی فلانی...
گم شده ای یا گم شده ای داری؟

پی پیدا شدنت یا شدنش

پی آواز سکوت

پی ردپای بی نشان این غریبه آشنا بگرد

شاید به یقین

پشت دریا ، روی ساحل

در همان شهر خیال سهراب

خود سهراب منتظر است

تا تو خود بگشایی پنجره را رو به تجلی

و در آنجاست که خواهی فهمید

خانه دوست کجاست...




موضوع مطلب :


چهارشنبه 92 آذر 6 :: 11:55 صبح ::  نویسنده : فرشته .م       

نه تو مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم می گذرد
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه ی خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز...




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 آذر 5 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : فرشته .م       

باران که  می بارد.....

چشم هایم با آسمان به تفاهم می رسند

چه وجه اشتراک لطیفی ست...

میان هوای دل من با این روزهای پاییزی.........




موضوع مطلب :


1   2   >